عاشورایی شویم
 
 

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, :: 11:57 :: توسط : تورج قیداری

نگارش يادداشت درباره سخنان ولي امر مسلمين در عين شيريني، سخت و دشوار است. شيرين از آن رو كه با مرور هر كلام از سخنان رهبر معظم انقلاب خدا را به موجب وجود چنين رهبري با درايت، شاكريم؛ رهبري كه هيچگاه تسليم فشار‌هاي سياسي و رسانه‌اي نمي‌شود. رهبري كه با حركتي يكنواخت به دور از افراط و تفريط، انقلاب جهاني خميني كبير را روز به روز به سر منزل مقصود نزديك‌تر مي‌كند، اما در كنار اين شيريني، دشواري مضاعف نيز وجود دارد. برای دیدن عکس در ابعاد اصلی کلیک کنید
نگارنده يادداشت در انتخاب موضوع ترديد مي‌كند، مي‌ماند كه از بررسي رويداد‌ها و دستاوردهاي سال 90 و طرح شعار ما مي‌توانيم بنويسد يا به سراغ موضوع ديگري برود. ترديد داريد كه از سخنان اميد بخش امام خامنه‌اي بنويسيد يا به اشارات معظم له به پيشرفت‌هاي اقتصادي و سياسي سال 90 بپردازيد. البته اگر اهل سياست خارجی باشيد بي‌شك به سراغ بخش ديپلماسي سخنان رهبر آزادگان جهان خواهيد رفت؛ از همين رو قطعاً در انتخاب سوژه مردد مي‌مانيد كه از بين ده‌ها سوژه نظير طليعه دهه پيشرفت و عدالت، مشاركت بالاي مردم در انتخابات، چرايي دشمني غرب با ايران، توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني،احتياج كشور به اتحاد و يكپارچگي يا تقيد به اخلاق و قانون و... كدام را انتخاب كنيد و اين دشواري مضاعف براي نگارنده است.
با حسابي ساده مي‌توان به 128 موضوع و سوژه در سخنان ولي امر مسلمين در حرم رضوي در آغاز سال 91 پي برد، به هر حال «آب دريا را اگر نتوان كشيد - هم بقدر تشنگي بايد چشيد» با رها كردن ترديد‌ها به سراغ آخرين بخش از سخنان رهبر معظم انقلاب خواهيم رفت، سخناني كه به حدي شفاف است كه نياز به تفسير و متمم ندارد اما بايد پذيرفت كه «إِنمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ»1 «تنها كساني [دعوت تو را] اجابت مي‏كنند كه گوش شنوا دارند.»
هركسي اهل تأمل باشد ياد اين آيه مي‌افتد:
وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّي إِذَا خَرَجُوا مِنْ عِندِكَ قَالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مَاذَا قَالَ آنِفًا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ‌الله عَلَي قُلُوبِهِمْ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ2
«و از ميان [منافقان] كساني‏اند كه [در ظاهر] به [سخنان] تو گوش مي‏دهند ولي چون از نزد تو بيرون مي‏روند به دانش يافتگان مي‏گويند هم‌اكنون چه گفت اينان همانانند كه خدا بر دلهايشان مهر نهاده است و از هوسهاي خود پيروي كرده‏اند.»
توصيه ولي امر مسلمين به اخلاق را مي‌شنوند و بدتر از آن بر بوق ولايتمداريشان مي‌دمند بي‌آن‌كه دريابند ولي امر مسلمين از آنان چه مي‌خواهد، نفاق يعني آن‌كه در ميان سخنان رهبري به دنبال بخشي بگردي كه با نظريات تو همراستا باشد و چنانچه چنين نبود با سكوت و بايكوت از كنار آن عبور كني.
« من يك توصيه هم در زمينه سياسي بكنم. عزيزان من! برادران! خواهران! در سرتاسر كشور، امروز ما احتياج داريم به اتحاد و يكپارچگي. بهانه‌هاي اختلاف زياد است. گاهي در يك قضيه‌اي سليقه يك نفر، دو نفر با هم يكسان نيست؛ اين نبايد بهانه اختلاف بشود. گاهي در كسي يك گرايشي هست، در ديگري نيست؛ اين نبايد مايه اختلاف بشود. آرا، نظرات، همه محترمند. اختلاف در درون، منازعه در درون، موجب فشل مي‌شود.» بي شك هر فرد، هر گرايش، هر جريان و هر شخصي كه از اين رهنمود عبور كند بايد بر آن نام انحرافي نهاد، آناني كه احترامي براي اختلاف سليقه‌ها قائل نيستند، بي‌شك منحرف اند؛ آناني كه با پرداختن به حاشيه‌ها موجب فاصله گرفتن از اصول مي‌شوند، منحرفند؛ آناني كه گوش خود را بر سخنان رهبري بستند انحرافي اند، سخناني كه نه سليقه شخصي بلكه تفسير دقيق از مدل ديني براي اداره جامعه است، آنچنان كه رهبري سوره مباركه الأنفال را يادآوري مي‌كنند: «وَأَطيعُوا‌الله وَرَسولَهُ وَلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ريحُكُم وَاصبِروا إِنَّ‌الله مَعَ الصّابِرينَ ﴿۴۶﴾
و «فرمان» خدا و پيامبرش را اطاعت نماييد! و نزاع (و كشمكش) نكنيد، تا سست نشويد، و قدرت (و شوكت) شما از ميان نرود! و صبر و استقامت كنيد كه خداوند با استقامت كنندگان است!»
بلافاصله رهبر انقلاب به مانند ده‌ها سخنراني خود تأكيد مي‌كند:« اگر منازعه كنيم، سر مسائل گوناگون - مسائل سياسي، مسائل اقتصادي، مسائل شخصيتي - دست‌به‌يقه شويم، دشمن ما جري مي‌شود. يك مقدار از جرأتي كه دشمن در سالهاي گذشته پيدا كرد، به خاطر اختلافات بود.»
در سال گذشته مهمترين منازعات داخلي چه بود؟ جريان فتنه كه به تعبير معظم له اصولاً از دل نظام خارج شده و در سال 90 شاهد مرگ اين جريان بوديم پس نام منازعه داخلي را نمي‌توان بر اين موج برانداز كه دچار مرگ مغزي شده، نهاد؛ اما اگر بدانيم كه سياست را با «س» مي‌نويسند و نه با «ص» بي‌شك اقرار مي‌كنيم كه مهمترين منازعه دامن زدن به تئوري حاكميت دوگانه است كه عده‌اي با ابداع واژه جريان انحرافي و انتساب آن به دولت، رئيس جمهور و نزديكان ايشان سعي وافري در القاي اختلاف بين رهبري و رئيس جمهور داشتند و بدين ترتيب بزرگترين خدمت را به بيگانگان كردند؛ آنچنان كه مرجع تحليل بوق‌هاي استكبار، به خبر‌ها، مصاحبه‌ها و تحليل‌هاي رسانه‌هاي مدعي اصولگرايي باز مي‌گشت.
با وجود تمام اين فشارها و موقعيت طلبي برخي براي ساخت كوه از كاه و يافتن بهانه‌اي براي حذف حريف، رهبر معظم انقلاب به مانند پدري دلسوز مي‌فرمايند: «اميرالمؤمنين (عليه الصّلائ و السّلام) به ما درس مي‌دهد؛ مي‌فرمايد: «ليس من طلب الحقّ فاخطأه كمن طلب الباطل فأصابه». مخالفين دو جورند؛ يك مخالفي است كه دنبال حق است، او هم دنبال جمهوري اسلامي است، او هم دنبال انقلاب است، او هم دنبال دين و خداست، منتها راه را اشتباه كرده؛ با اين نبايد دشمني كرد؛ اين فرق دارد با كسي كه در جهت غير نظام اسلامي، با هدف معاندانه عليه نظام اسلامي حركت مي‌كند. دلها را به هم نرم كنيد، برخوردها را نسبت به يكديگر مهربانانه‌تر كنيد.»
البته رهبر انقلاب با اشاره به اين‌كه «ما مردم، خودمان را مقيد كنيم به اخلاق اسلامي؛ خودمان را مقيد كنيم به قانون» بلافاصله يادآور مي‌شوند كه خطاب اين كلام تنها جوانان انقلابي نيستند، و تأكيد مي‌كنند: «منتها همه را توصيه مي‌كنم به اين كه در رفتار خود، با اخلاق اسلامي رفتار كنند؛ قانون را مراعات كنند. همه بايد قانون را مراعات كنند. تجسم انقلاب در قانون جمهوري اسلامي است. مسئولان كشور هم همين جور. هم دولت حريم مجلس را حفظ كند، هم مجلس حريم دولت و رئيس جمهور را حفظ كند؛ با هم باشند، در كنار هم باشند. اين معنايش اين نيست كه همه يك جور فكر كنند؛ معنايش اين است كه اگر دو جور فكر مي‌كنند، دست‌به‌گريبان نشوند. هر گونه مخالفت ما با يكديگر، هر گونه دعوا و نزاع ما با يكديگر، دشمنان را اميدوار مي‌كند، خوشحال مي‌كند.» اميدوارم بفهميم كه مي‌توانيم در كنار هم باشيم ولي يك جور فكر نكنيم، اميدواريم بفهميم كه به جرم اختلاف سليقه نبايد گريبان چاك داد و نداي «لا حكم الا لله» يا چيزي شبيه آن را فرياد كشيد، البته شايد هم به خوبي بفهميم اما منافعمان در نفهميدن و تكفيري بودن مستتر باشد.
1- الانعام (36)
2- سوره محمد (16)

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:, :: 13:16 :: توسط : تورج قیداری

یه روز بابت یک موضوع باید وقت می گذروندم یعنی منتظر کسی بودم که چشمم به یک اسباب بازی فروشی افتاد .
از اونجایی که بررسی این حوزه برام مهم بود گفتم برم و سری به محصولاتی بزنم که رفیق صمیمی بچه های این کشور خواهند بود .
غافلگیر نشدم چون تقریباً همون چیزهایی که فکر می کردم رو مشاهده کردم و کمی هم البته گرد غم رو دلم نشست


طبق معمول عروسک های باربی یا مشابهاتش ، عروسک های هری پاتر ، اسپایدر من ، بن 10 و ...
                                          http://www.ben10-oyunlari.com/files/image/gben10.jpg

                               http://mobarez.persiangig.com/ax/koodak/DSC00967.jpg

و البته تعدادی هم بازی های فکری که انصافاً آدم رو وسوسه می کنه تا اونها رو آزمایش کنه . اما عروسک ها کمی من رو در فکر فرو برد . از صاحب مغازه اجازه گرفتم تا از یکی دوتا از اونها عکس بگیرم تا مطلبی در این مورد بنویسم . پس توجه شما رو به اون جلب می کنم .


تزریق هدف با چه هنری ؟


هدف سازندگان این محصولات در بند  بعد اشاره خواهد شد . اما این هدف به نظر شما با چه هنری به مقصد خواهد رسید ؟
به نظر می آید یکی از راه ها دوست شدن ، رفاقت و یک فاکتور دیگر به نام اسطوره شدن و قهرمان شدن است.


کودک و نوجوان در یک فیلم ، بازی کامپیوتری یا انیمیشن، با یک شخصیت آشنا می شود با او همه جا همراه می شود ، با او دوست و رفیق می شود ، همراه غم و غصه های آن می رود و با آن به هدف خود ( موفیت در داستان یا ماجرا ) می رسد . وقتی آن شخصیت به بهانه ای با کودک یا نوجوان نباشد ( یا در دست نباشد ) ، فرد به دنبال آن می گردد در پوسترها ، عروسک ها ، برچسب ها ، روی دفتر ، کیف و ...
آن شخصیت همه جا همراه فرد خواهد بود ، و آن فرد دوست دارد بشود مثل آن شخصیت .


این الگوها چه ارمغانی دارد ؟
حالا بعضی وقتها آن شخصیت می تواند در شرایط زندگی فرد پیاده شود ، بعضی وقتها هم این قابلیت را ندارد . اما فرد با آن شخصیت خود را مشغول ساخته و الگو انتخاب کرده . الگویی که حداقل دستاورد آن بی دستاوردی است
انتخاب الگویی که بدون دستاورد است!


در مورد تاثیرات این اسباب بازی ها( که از اسطوره هایی نشأت می گیرد ) بحث ، فراوان است . از تزریق فرهنگ در الگوهای لباس بعضی وقتها خشونت و بی هویتی و خالی ساختن از فرهنگ بومی و ( بی انصافی هم نباشد ) شاید بعضی وقتها هم کمک به دیگران یا کمک به مظلوم و بعضی وقتها هم بسته تو خالی مشغول کننده ... اما به هر حال خوش به حال آنها که توانستند با محصولاتشان در دل کودکان و نوجوانان ما جا باز کنند . باید به هنر و زحمت آنها دست مریزاد گفت .

هدف غرب
درست است که هدف و زیربنای آنها به قول ماکس وبر، اقتصاد است و فرهنگ، رو بنا اما آنها با این هدف هم زیربنا را تقویت کردند ( قدرت مالی ) و هم روبنا را ( فرهنگ ) نشر دادند . که باید به آنها آفرین گفت چون  برای این هدف زحمت کشیدند .

                   http://mobarez.persiangig.com/ax/koodak/Barbie_as_Rapunzel-Optimized-3.jpg    http://mobarez.persiangig.com/ax/koodak/hp_wallpaper_10_1024x819.jpg
انیمیشن ها و کارتون هاو فیلم های استثنایی از نظر تنوع موضوع و تنوع شخصیت ، جلوه های ویژه ، تنوع محیطی ، جذابیت ، هیجان و ... با شخصیت هایی چون هری پاتر ها ، بتمن ها ، اسپایدر من ها ، باربی ها و ... که می شود قهرمان های کودکان و نوجوانان سراسر جهان .
این تحسین ندارد ؟


ما چه کردیم ؟


در کشور ما به اصطلاح مغزهای فرهنگی کشور به گوشه ای از این داستان پی بردند که اسباب بازی می تواند برای کودک الگوساز باشد و این بعد از آن بود که باربی به بازار ما آمد .


ارگانی نیمه دولتی سراسیمه و بدون پشتوانه ی  مهندسی شده، عروسک های دارا و سارا را با لباسها ، و حالت های مختلف ، وزنی سنگین ، قیمتی گران و غریبه با مخاطبین ( و ساخت کشور چین ) وارد بازار کرد که به هیچ وجه مورد استقبال واقع نشد .



               

http://vista.ir/include/articles/images/d3491d266953030e581b65b8feb80d95.jpg

اما به زور هم که شده برچسب ها و تصاویر روی دفاتر و کیف ها و ... در بازار پخش شد . اما آیا مورد اقبال عموم واقع شد ؟


ما توانستیم !

این الگو در کشور ما اتفاق افتاد (یعنی ورود به دل کودکان و نوجوانان ) و در انتشار آن نیز ناخواسته موفق بود اما الگویی تربیتی در بر نداشت . البته باز خوب بود که بار منفی نداشت .



کلاه قرمزی ، زی زی گولو و و شاید نمونه های دیگر .


این شخصیت ها با بچه ها دوست بودند ، بچه ها با آن ها اخت گرفتند با آنها می خندیدند و با آنها ناراحت می شدند و داستان  های آن را دنبال می کردند .



http://mobarez.persiangig.com/ax/koodak/13900821738__1586_1740_1586_1740_1711_1608_1604_1608_.jpg

           

http://mobarez.persiangig.com/ax/koodak/Kolah777.jpg

وقت آنها تمام شد و کودکان منتظر آنها که بعد از کمی انتظار یا شاید هم همزمان با آنها محصولاتشان هم با آن وارد بازار شد ... و فروش آنها هم با موفقیت خوبی روبرو شد . اما چون سریالی نبود و ادامه نداشت نسل های بعدی با آن الفتی نداشتند و دوباره فراموش شدند .


اما ما توانستیم این الگو را پیاده کنیم .

قهرمان سازی و نشر آن در دل کودکان و نوجوانان .
چرا سردر گم ؟
آیا نمی شود دیگر این الگو را پیاده کرد ؟

با پیشرفت خوبی که در صنعت انیمیشن سازی داشتیم و یکی از بهترین نمونه های آن را ( از نظر کیفی و فنی ) در تهران 1500 هم شاید دیده باشید .


با فیلمهایی که هدف آنها می تواند هم ساختن قهرمانهای جدید و الگوسازیِ نو بر اساس فرهنگ ایرانی اسلامی و اصلاً استفاده از  قهرمان هایی که کشورمان کم به خود ندیده و زنده کردن آنها . قهرمانانی که با ورود آنها به دل خانواده ها کودک و نوجوان رنگ و بوی ارزش ها را با آن ببیند . کودک و نوجوان آن طور که دوست دارد و با ادبیات خودش پوشش مناسب را قبول کند ، طعم زیبای دین را بچشد ، آداب اجتماعی ، کمک به هم نوعان و ... و در کل همان صراط مستقیم .


با ساختن همان برنامه های عروسکی که خواسته کودکان است فاکتورهایی را هنرمندانه در شخصیت ها بگنجانیم و الگو بسازیم . الگویی جذاب ، الگویی تاثیر گذار در زندگی اجتماعی ، الگویی تربیتی ، اعتقادی و ...


وقتی این الگو ساخته شد و در دل بچه های ما جا باز کرد دیگر لازم نیست که ما بخواهیم در جهت نشر آن و تولید محصولات قدم برداریم .


مطمئناً آن زمان افراد زیادی هستند که صرفاً به خاطر جنبه های مالی(و به خاطر تشنگی کودکان و نوجوانان به این محصولات ) دست به پخش و نشر آن الگو ها بزنند .


سید مهدی پیشنمازی


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:, :: 13:15 :: توسط : تورج قیداری

رئیس شرکت سامسونگ الکترونیک (کره) در نامه‌ای بخاطر پخش تیرز تبلیغاتی ضد ایرانی محصولات این شرکت، در یک شبکه تلویزیونی رژیم صهیونیستی، رسما از مردم ایران عذرخواهی کرد.

متن کامل نامه وی بدین شرح است:



شرکت سامسونگ الکترونیک بدین وسیله از اقدام شنیع یکی از شبکه های تلویزیونی کابلی اسرائیلی با نام HOT که با استفاده از یکی از محصولات این شرکت اقدام به تبلیغات برای شبکه خود نموده و سبب آزرده خاطر گشتن ملت ایران شده است، مراتب انزجار و تاسف عمیق خود را اعلام می نماید.



با توجه به پیشینه طولانی و ارادت عمیق شرکت سامسونگ الکترونیک نسبت به ملت شریف و صلح دوست ایران، این شرکت به مجرد حصول اطلاع توهین آمیز این تبلیغات، اکیدا خواستار توقف فوری آن شد و به علاوه بر توقف سریع فروش هرگونه از محصولات خود به این شبکه غیرحرفه ای پافشاری نمود.



شرکت سامسونگ الکترونیک به عنوان یکی از اعضای جامعه جهانی، احترام به همه ملل جهان را سرلوحه خود قرار داده و در همین راستا احترام زیادی برای ملت شریف ایران و فرهنگ غنی ایشان قائل است. از این رو مایل است بار دیگر از این عمل ناپسند که در آن یکی از کالاهای سامسونگ دستاویزی برای اهداف نادرست شبکه ای غیرحرفه ای قرار گرفته و سبب هتک حرمت ملت جمهوری اسلامی ایران شده است، پوزش خواسته و اطمینان دهد که در آینده با دقت کافی اجازه چنین استفاده ای را از کالاهای خود نخواهد داد.


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:, :: 13:9 :: توسط : تورج قیداری

به گزارش مشرق، مردم مراکش در داخل و خارج این کشور، از اقدام یک شرکت ایتالیایى در تبلیغ کالاهایش خشمگین شده‌اند، زیرا این شرکت یک مانکن را با لباس‌هایى نامناسب در کنار آیات قرآن قرار داده است.

 

 
به ستنا ستنا به نقل از العربیه، شرکت ایتالیایى "فورنارینا" مجموعه اى از تصاویر و تیزرهاى تبلیغاتى را ارایه کرده است که در آنها خانم مانکن لباس‌هایى را با رنگ روشن و مناسب غربى‌ها براى فصل بهار پوشیده است و تبلیغ مى‌کند، در حالى که زمینه‌ى پشت او و اطرافش را در و دیوارهاى یک مدرسه‌ى دینى تاریخى گرفته که بر آن‌ها آیات قرآن نقش بسته است.

 این مدرسه‌ى تاریخى در شهر مراکش واقع در جنوب این کشور قرار دارد و نامش "مدرسه ابن یوسف" است. مدرسه مذکور تا چند سال پیش محل آموزش علوم دینى بود ولى پس از تغییر مکان تحصیل طلاب دینى، این مکان به یک نقطه ى گردشگرى تبدیل شده و مورد بازدید جهانگردان شده است.

 
گفتنى است مدرسه‌ى ابن یوسف در سال 1346 میلادى توسط سلطان ابوالحسن مرینى ساخته شده است و شهرت بسزایى در تدریس علوم دینى داشته است.
 
 
خانم مانکنى که با لباس‌هاى بهارى و تقریبا نیمه عریان در تیزر تبلیغاتى دیده مى‌شود، لباس‌ها را بر تن خود نشان مى‌دهد، حال آنکه آیات قرآن پشت سر او دیده مى‌شود.
 
ظاهراً شرکت ایتالیایى خواسته از شهرت مکان استفاده کند، تا علاقه مندى به لباس‌هایش را بیافزاید؛ لیکن این کارش نتیجه‌ى عکس داده است.

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:, :: 12:27 :: توسط : تورج قیداری

از آمار سقط جنین در غرب چه می­دانید؟ سقط جنین راهی برای درآمد زایی یا قانونی برای حمایت از حقوق زنان؟ از تجارت لوازم آرایش در غرب تا چه اندازه خبر دارید؟ رابطه میان تجارت لوازم آرایش با صنعت سقط جنین چگونه است؟ آیا از استفاده جنین برای طعم دهنده­ های غذایی اطلاع دارید؟ برای پاسخگویی به سوالات فوق با گزارش ویژه مشرق همراه شوید...
به گزارش مشرق، با ورود بشر به خصوص انسان غربی به زندگی مدرن در سایه مکتب لیبرالیسم، آثار فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منتج شده از مکتب لیبرالیسم در زندگی بشر عصر مدرن بسیار ملموس و قابل تأمل جلوه می­کند.
با توجه به تعریف اجمالی از مکتب لیبرالیسم، تکیه این مکتب بر آزادی یعنی آزادی فرد در جامعه تا جایی که به آزادی دیگران لطمه‌­ای وارد نشود، به گونه­‌ای رقم خورده است که دولت بنابر توجیه آزادی، به مسائلی از قبیل خانواده توجه نکرده و این موضوعات را در دایره مسائل شخصی تفسیر می­‌کند؛ از سوی دیگر، به دنبال تکیه مکتب لیبرالیسم بر آزادی، روی کار آمدن نفکر فمينيسم با ادعای احیای حقوق زنان، نه تنها حمایتی از زنان نداشته بلکه بر مشکلات زنان افزوده است.

 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:, :: 12:27 :: توسط : تورج قیداری

بمب عشق اسرائیلی: نگاه خوش بینانه

یادم می‌آید نوجوانی‌م، زمانی که وبلاگ «جنبشی استشهادی» را می‌نوشتم، و دغدغه اول زندگی‌م موضوع جهاد با اسرائیل بود، یکی از فعالیت‌هایم دوست شدن با اسرائیلی‌ها در ارکات و وبلاگستان بود؛ آن زمان هم تصورم این بود که باید کسی که با او می‌جنگم را بشناسم؛ و باید اعتراف کنم پس از چندسال، در اثر مطالعه درباره دشمنم، هر چند چیزی انگیزه‌م برای حذف موجودیتی به اسم دولت اسرائیل کم نشده است؛ اما تصورم از شهروندان کشور جعلی اسرائیل تغییر کرده است.

این روزها بسیاری از کمپین فیس‌بوکی صلح اسرائیل-ایران و «ایرانیان ما شما را دوست داریم» (صفحه فیسبوک | وبسایت) می‌گویند؛ رسانه اپوزیسیون آن را عدم همراهی افکار عمومی ایرانیان با تمایلات اسرائیل‌‌ستیزانه جمهوری تفسیر می‌کنند (گزارش میترافرهمند خبرنگار اسرائیل رادیو فردا: +یک | +دو // مئیر جاودانفر خبرنگار بی.بی.سی: +)؛ و بخشی از رسانه‌های حزب‌الله با بدبینی کامل، آن را بخشی از پروپاگاندای اسرائیلی برای تحت فشار قرار دادن جمهوری تفسیر می‌کنند (موارد زیاد است، نمونه این بازنشر وبلاگی)؛ در همین باره فکر کردم بد نیست از یک زاویه مختلف و با ذکر موارد زیر هم به قضیه نگاه کنید:

اسرائیل واقعی چگونه است؟

یقینا ساده سازی امور راحت‌ترین کار است، مانند سلفی‌ها دنیا را سیاه و سفید، کافر/مومن و اصولا دو قطبی دیدن دنیا راحت‌ترین کار برای پیدا کردن جواب است، در این چهارچوب برای هر اتفاقی یک جواب سریع و مشخص وجود دارد؛ اما واقعیت این است که دنیا پیچیده است، پر از فرهنگ‌ها و «خرده‌فرهنگ‌ها»، و نفی X لزوما به پذیرش Y نمی‌انجامد.

اسرائیل برخلاف تصور‌ ما شامل یک جامعه اکثریت مذهبی نیست؛ صهیونیست‌های مومن تقریبا ۳۰درصد از جمعیت اسرائیل را شامل می‌شوند؛ از سویی دیگر این جمعیت در مسائل داخلی و مدیریت کشور، و حتی اینکه چه کسانی یهودی خونی و شایستگی حضور در اسرائیل را دارند با صهیونیست‌های سکولار دچار اختلافند. برخلاف نمایشگری اسرائیل و مسیحیان اوانجلیست، سیر تشکیل اسرائیل بیش از انگیزه‌های مذهبی، متاثر یک احساس نیاز قومی-خونی است، مشابه انگیزه مشترک کرد‌ها و هر قومیت دیگر که حال متاثر از رفتار سوء خود یا جامعه بزرگتر احساس فشار می‌کند (که درباره یهودیان یقینا بخش عمده مشکلات تاریخی‌شان متاثر از رفتارهای سوء خاصه خودشان، بالاخص نژادپرستی، است که همچنان آن را ادامه می‌دهند). در این موقعیت، ما عرب‌اسرائیلی‌ها، یهودیان اتیوپی و … را می‌بینیم، که به اجبار در این موقعیت قرار گرفته‌اند.

یهودیان فقیر اتیوپی که بالاجبار در هنگامه تشکیل اسرائیل با کامیون‌ها به مناطق اشغالی آورده‌شده‌اند، امروز از فقیرترین و تحت فشارترین اقشار اسرائیل هستند، و در حالی که یهودی بودن ایشان از طرف قشر صهیونیست‌های مذهبی هم زیر سوال است، حتی اگر تمایلی به خروج از این وضعیت دردناک داشته باشند، توانایی خروج از اسرائیل را ندارند. در همین موقعیت یهودیان ارتدکس را داریم که با تشکیل و اجتماع یهودیان مخالفند، در اختلاف مذهبی با سکولارها و اختلاف ایدئولوژیک با صهیونیست‌های مومن قرار گرفته‌اند.

در کنار این بگذارید که ما امروز با اسرائیل ۶۰ سال پیش روبرو نیستیم؛ امروز نسلی را داریم که نه پدرانشان که پدر بزرگ‌ها و پدرِ پدربزرگ‌هایشان مهاجرین به مناطق اشغالی بوده‌اند؛ برای بخش عمده‌ای از این افراد این جنگ ایدئولوژیک برای ارض موعود بی‌معنی است، خصوصا که ارض موعود آنچه که می‌بایست نشد، و تبدیل به یک موقعیت بغرنج شده است؛ اما این نسل سرمایه و میراث‌ش در فلسطین اشغالی است، در این آب و هوا و منطقه بزرگ شده است؛ و باید پذیرفت که تصمیم به مهاجرت و بازپس دادن فلسطین تصمیم آسانی در این موقعیت نیست (خود را جای وی بگذارید، چه می‌کنید؟ انگیزه‌های اخلاقی ما زمانی که در تضاد با منافع و از دست دادن تمام سرمایه خود و پدران‌مان باشد تا چه حد موثر خواهد بود؟)

اما این نسل در حالی که درخواست ما برای باز پس دادن اراضی فلسطینی را «حتی» نمی‌فهمد؛ اما در پارادوکس اخلاقی با وضعیتی که بر فلسطینی‌ها می‌رود، گیر کرده است. این نسل هم در یک فشار اخلاقی و در مخالفت با رفتارهای سبعانه دولت اسرائیل و بخش بزرگی از هم‌وطنان خود است، هم اسرائیل را به جای ارض موعود به یک وضعیت بغرنج اقتصادی و بدون آینده و تحت تهدیدات امنیتی شدید می‌بیند.

شناخت اسرائیل و اسرائیلیان موضوع مهم و جذابی است که در صورت مخالفت با اسرائیل برای تصمیم‌گیری‌های آگاهانه و درست باید از آن بدانیم؛ در اینجا فقط گذرا اشاره کردم و تمایلی به واکاوی دقیق و طبقه‌بندی شده نداشتم؛ با این حال احمد زیدآبادی، در کتاب «دین و دولت در اسرائیل» به تفصیل این وضعیت را شرح می‌دهد.

چه کسی پشت کمپین است؟

اما، چه کسی پشت کمپین است و کمدی تلخ این ماجرا چیست؟ آنچنان که من متوجه شدم شروع این کمپین توسط گروه‌های چپ و صلح‌طلب اسرائیلی است که شرحی از وضعیت‌شان رفت؛ من خبر این کمپین را در وبسایت چپ گرای +۹۷۲ خواندم. این مجموعه متشکل از یهودیان و بعضی اعراب مرزهای ۱۹۴۸ است که خواهان سازش اسرائیلی فلسطینی هستند؛ ورای اینکه ما موافق سازش و گذشتن از حقوق چند میلیون آواره فلسطینی باشیم یا نه، این گروه اپوزیسیون صهیونیست ها محسوب می شوند. در وب‌سایتشان گزارش و تصویریهای اعتراضاتشان به شهرک سازی، تخریب اراضی فلسطینی و … را می توانید ببینید؛ جالب تر از همه تظاهرات یهودیان اتیوپی اصل با تصویر شهید مالکوم ایکس است. آنچنان که من با خبرم اعضای با تابعیت دوگانه این جمعیت حتی در کنار دوستان چپ گرایی که از اروپا، آمریکا و آمریکای لاتین حضور داشتند برای کنفرانس بین المللی وبلاگ نویسان حقیقت به تهران دعوت شده بودند. در ادامه این کمپین به تازگی تظاهراتی حقیقی در مخالفت از جنگ نیز برگزاری شده است که تصاویرش را در اینجاها (+ | +) می توانید ببینید.

این تصویر یکی از تظاهرات این گروه در اعتراض به یهودی سازی قدس شرقی است

این تصویر یکی از تظاهرات این گروه در اعتراض به یهودی سازی قدس شرقی است

این کمپین (آنچنان که در ویدئو و پوسترهای آن دیده می‌شود)، با شعارهایی با مضمون اینکه آنچه که از ما نمایش داده می شود همه ما نیست، سعی به تمایز بخشی خود با جریانات قدرت اسرائیل و جنگ‌خواه همچون نتانیاهو دارد (پوستری درباره نتانیاهو هم از همین کمپین پخش شده است)؛ کمدی تراژیک قضیه این است که در حالی گروه اسرائیلی اپوزیسیون و مخالف با زیاده خواهی‌های صهیونیستی این کمپین را شروع می‌کند که در طرف مقابل‌ش گروه استقبال کننده ایرانی الاصل، ایرانیان اپوزیسیون خارج از ایران، و گروه‌هایی هستند که برخلاف طرف اسرائیلی که مدافع بخشی از حقوق فلسطینیان است مخالف اعراب و فلسطینی ها هستند.

چه باید کرد؟

آیا مشکل ما با اسرائیل، تنها موضوع فلسطین است؟ هرچند که اکثریت مردم سلیم‌النفس دنیا از وضعیت فلسطین ناراحت خواهند بود، و پذیرش و مهربانی کردن با عامل این وضعیت آنچنان مورد پذیرش ایشان نیست؛ اما واقعیت اینجاست که ما ایرانیان، از زمان تشکیل اسرائیل از دخالت‌های توسعه طلبانه اسرائیل در رنج بوده‌ایم، در دوره پهلوی این وضعیت با رفتارهای قدرت طلبانه یهودیان ایران و همچنین قبضه بازار با محصولات اسرائیلی، و بعد از آن با سنگ اندازی‌ها و فشارهایی چون ترور نیروهای حتی فنی و غیر نظامی ما ادامه یافته است. امروز موضوع انرژی هسته‌ای بیشتر از یک موضوع ایدئولوژیک موضوعی حیثیتی برای غرور ملی ماست که با ترورهای اسرائیلی مورد هدف قرار گرفته است.

در چنین وضعیتی، به نظر من، طرف دیگر گفتگوی کمپین، نه ایرانیانی که هموطنان خود را در بخش مهم و سخت تاریخ‌شان تنها گذاشته اند، و نه اقلیت ضدفلسطینی وخودخواه جامعه، بلکه کسانی هستند که حتی ورای موضوع اختلاف بر سر اراضی فلسطینی که به دلیل آسیب‌های مستقیمی که از طرف اسرائیل دیده‌ایم مدعی هستیم.

به نظر من دوستان، به جای غرولند و هراس از این که به قول خودشان بچه قرتی‌ها با لاس زدن با اسرائیلی ها آبروی ایرانیان را در برابر باقی مردم منطقه و جهان ببرند، باید وارد این کمپین شوند؛ آنها به ما می‌گویند که دوستمان دارند و نمی‌خواهند با ما بجنگند؛ این درحالی است که دولت آنها همین حالا در حال جنگ با ما است، مقرهای علمی و نظامی ما را منفجر می‌کند، دانشمندان ما را می‌کشد و برای سخت کردن وضعیت اقتصادی تک‌تک مردم ایران از طریق تحریم‌ها تلاش می‌کند. اگر از پاسخ‌های عاشقانه آنها که بچه‌قرتی‌های فیس‌بوک می‌نامید ناراحتید؛ وقت آن است که همین موضوع را به همه یادآوری کنیم، گفتن دوستت دارم برای جلوگیری از برخورد احتمالی با اسرائیل کافی نیست، ما به جای دوست دارم‌ها توقع احترام به حقوق‌ما داریم.

بیایید در این کمپین شرکت کنیم؛ و به آنها بگوییم که ما اصلا به دوست داشتن و نداشتن آن‌ها فکر نمی کنیم؛ و آنها به صورت پیش‌فرض هدف حمله ما نیستند؛ اما توقع داریم حد خود را بدانند؛ دانشمندان ما را نکشند؛ ما را تهدید نکنند؛ به باقی مردم منطقه و حقوق فلسطینی ها احترام بگذارند، و نسل کشی و شهرک‌سازی‌ها را تمام کنند؛ بعد از بقیه توقع احترام و علاقه داشته باشند.

نگاه بدبینانه: آیا همه کمپین در این چهارچوب تحلیل می‌شود؟

هرچند من شروع این قضیه را کاملا از پایین و بدون سازماندهی دولتی می‌دانم، اما بهرحال کاملا مشخص است که کمپین‌های اینچنینی می‌تواند با کاهش جو جنگی بر کاهش فشار روانی بر مردم اسرائیل و همچنین کاهش فشارهای اقتصادی چون قیمت نفت که متاثر از ترس جهانی از جنگ منطقه‌ای است موثر باشد؛ در چنین وضعیت طرف مقابل ما موقعیت خوبی برای آمادگی ضربه زدن به ما خواهد داشت.

از سویی دیگر حتی اگر این فعالیت را یک فعالیت خیرخواهانه متاثر از ایدئولوژی‌های صلح و سازش خواهانه ندانیم؛ کاملا مشخص است که ما شبیه هیچ کدام از دشمنان دیگر اسرائیلی‌های نیستیم؛ جنگ با حزب‌الله به عنوان نائب شیعی ما طولانی‌ترین و فرسایشی‌ترین جنگ تاریخ کوتاه اسرائیل است، اسرائیل از نظر اقتصادی و روانی توان شکست، فرسایش و جنگ‌های طولانی مدت‌ را ندارد؛ این درحالی است که به سمت جنگ با کشوری می‌رود که خود پدر حزب‌الله و بارها قوی‌تر از آن است، و تجربه طولانی‌ترین جنگ قرن بیستم را دارد؛ کشوری متصل به دریا که به این واسطه هم قدرت تحمل فشارهای تحریم را یافته است و هم توان کنترل مسیر انتقال بخش عمده‌ای از انرژی دنیا را در دست دارد؛ جنگ طولانی مدت با ایران نه تنها برای اسرائیل که برای دنیا گران تمام خواهد شد. در عین حال آخرین نظر سنجی‌ها نشان می دهد که اکثریت اسرائیلی‌ها ترجیح می‌دهند کشورشان به تنهایی با ایران درگیر نشود (و البته اکثریت در صورت همکاری آمریکا که گویا اسرائیلی‌ها به آن اطمینان ندارند، موافق این جنگ و پایان سایه هراس هستند).

اسرائیل این روزها تحت فشار امنیتی بلند مدت و فرسایشی به مهاجرت معکوس رسیده است؛ حتی بدون وقوع یک جنگ ویران کننده با ایران، روند فرسایشی سایه جنگ با چنین حریفی می‌تواند بر این روند مهاجرت معکوس تاثیر شدیدی بگذارد. اسرائیلی‌ها از هیچ کدام از حریفانشان به اندازه ما نمی‌ترسند؛ و حال اگر رهبران آنها به فکر نیستند، چرا نباید خودشان کاری برای رهایی از این ترس وحشتناک بکنند؟

 

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:, :: 3:25 :: توسط : تورج قیداری

 

 

علامه محمد تقی جعفری (رحمه­ الله ­علیه) می­ گفتند:

عده ­ای از جامعه ­شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: «ارزش واقعی انسان به چیست».

برای سنجش ارزش خیلی از موجودات، معیار خاصی داریم. مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آن است. معیار ارزش پول پشتوانه­ ی آن است. اما معیار ارزش انسان­ها در چیست؟

هر کدام از جامعه شناسان صحبت­هایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه دادند.

بعد وقتی نوبت به بنده رسید گفتم : اگر می­خواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق می­ورزد.

کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشقش ماشینش است ارزشش به همان میزان است.

اما کسی که عشقش خدای متعال است ارزشش به اندازه­ ی خداست.

علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه شناسان صحبت­های مرا شنیدند برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.

وقتی تشویق آن­ها تمام شد من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود. بلکه از شخصی به نام علی (علیه­ السلام) است. آن حضرت در نهج البلاغه می­فرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» / «ارزش هر انسانی به اندازه­ ی چیزی است که دوست می­دارد».

وقتی این کلام را گفتم دوباره به نشانه­ ی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (علیه­ السلام) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند . . .

حضرت علامه در ادامه می­ گفتند: عشق حلال به این است که انسان (مثلا) عاشق 50 میلیون تومان پول باشد. حال اگر به انسان بگویند: «آی!!! پنجاه میلیونی!!!» . چقدر بدش می­آید؟ در واقع می­فهمد که این حرف توهین در حق اوست. حالا که تکلیف عشق حلال اما دنیوی معلوم شد ببینید اگر کسی عشق به گناه و معصیت داشته باشد چقدر پست و بی­ ارزش است!

اینجاست که ارزش و مفهوم «ثار الله» معلوم ميشود. ثار الله اضافه­ ی تشریفی است .

خونی که در واقع آنقدر شرافت و ارزش پیدا کرده که فقط با معیارهای الهی قابل ارزش گذاری است و ارزش آن به اندازه­ ی خدای متعال است.


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:, :: 3:20 :: توسط : تورج قیداری

احمدي‌نژاد با طرح اظهارات ضد صهيونيستي بار ديگر خبرساز شد؛

شايد "كلاوس كلبر" كه از او به‌عنوان حرفه‌اي‌ترين خبرنگار و مصاحبه كننده در آلمان ياد مي‌شود، وقتي كه در آخرين روز كاري سال 90 در دفتر رئيس‌جمهور ايران، آماده گفت‌وگو با وي مي‌شد، تصور هم نمي‌كرد كه اين مصاحبه و اظهارات تند و تيز احمدي‌نژاد عليه صهيونيست‌ها و پيش كشيدن مجدد موضوع هولوكاست، مي‌تواند به قيمت زير سؤال رفتن اعتبار حرفه‌اي او تمام شود و حجم انبوهي از انتقادهاي محافل صهيونيست‌هاي را متوجه‌اش كند.

براي خواندن بخش‌هايي از اين مصاحبه اينجا كليك كنيد

به گزارش رجانيوز، رئيس‌جمهور در اين مصاحبه كه با شبكه ZDF انجام شد، بخش عمده‌اي از سخنانش را عليه صهيونيست‌ها متمركز كرد و با همان شيوه‌ي هميشگي‌اش اجازه نداد كه حرفه‌اي ترين خبرنگار و مجري آلماني از اين مصاحبه آن چيزي را كه مي‌خواهد برداشت كند. شايد به همين دليل نيز اين مصاحبه كه قرار بوده، 20 دقيقه باشد و 45 دقيقه طول كشيد، ساعتي پس از نيمه شب از تلويزيون دولتي آلمان پخش شد.




 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 14:21 :: توسط : تورج قیداری

 

 * نامه ای به بهشت * 

با با علی سلام. دلم خیلی خیلی برات تنگ شده . امروز سی روزه که رفتی .

بابایی چرا از پیشم رفتی پیش خدا. حتماً از دستم ناراحت شدی آخه وقتی رو ویلچر بودی غصّه می خوردم دلم می خواست دنبالم بدویی یا بغلم کنی پرتم کنی بالا.

بابا نمی خوام باهام بازی کنی ، نمی خوام اذیّت بشی فقط بیا

پیشم باش، رو ویلچر باش، اما باش .

 وقتی تهران بودی ، به خدا می گفتم: من بمیرم اما بابام نمیره .

خانم معّلمم میگه: ....

خانم معّلمم میگه: خدا بچه ها رو خیلی دوست داره اما بچه های شهیدان رو بیشتر دوست داره. یعنی خدا تور برد که منو بیشتر دوست داشته باشه؟

من خدا رو خیلی دوست دارم اما تو رو هم خیلی دوست دارم.

راستی بابا، مامانت خوبه؟ الان پیش مامانتی یا پیش دوستات؟

بابا جایی ت درد نمی کنه؟ دیگه درد نداری؟ نفست خوبه؟

باشه بابا اگه پیش مامانت با دوستات خوبی، منم تحّمل می کنم اما بابا ندیدنت خیلی خیلی سخته.

آخه تا قیامت نمیشه ببینمت. به مامان میگم: قیامت کی میشه؟

مامان میگه : تا مهدی نیاد قیامت نمیشه.

دیگه منم دعا می کنم، مهدی بیاد بعد زود قیامت بشه ببینمت.

بابایی خوش بحالت که تو بهشتی، اینجا هیچ خوب نیست.

نامه رو هیشکی نخونده، اول تو بخون برا مامانت هم بخون .

بابایی از مامان پرسیدم: یتیم یعنی چی ؟

مامان گریه کرد گفت: یعنی مظلومیّت، یعنی کربلا، یعنی رقیه

بعد منم فهمیدم خدا خیلی دوستم داره که شدم مثل رقیه

بابا بغلم کن . دلم برات یک ذره شده. دوستت دارم بابایی.

از طرف مبینا سراج دختر شهید علی رضا سراج 22/12/90  

 

 


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 14:18 :: توسط : تورج قیداری
درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عاشورایی شویم و آدرس ashoora.10.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 25
بازدید کل : 7768
تعداد مطالب : 105
تعداد نظرات : 23
تعداد آنلاین : 1